جدول جو
جدول جو

معنی تره دوغ - جستجوی لغت در جدول جو

تره دوغ
(تَرَ / رِ)
سبزیی که در دوغ ریزند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تره دوغ
خوردن تره دوغ به خواب، دلیل بر غم و اندوه کند. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ رِ)
دهی است از دهستان نودان در بخش کوهمرۀ نودان شهرستان کازرون، که در 7 هزارگزی شمال نودان، در دامنۀ شمالی کوه تل مرگ و رود خانه شاپور قرار دارد. دامنه و معتدل است و 105 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه شاپور و محصول آنجا غلات و برنج است. شغل مردم آنجا زراعت و قالی و گلیم بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(تَرْ رِ)
در بیت ذیل ظاهراً به معنی برگ درخت توت یا میوۀ تر آن آمده است:
عاشقی کز عشق یزدان خورد قوت
صد بدن پیشش نیرزد تره توت.
مولوی.
و رجوع به تره شود
لغت نامه دهخدا
(رِ پُ)
بلوکی است در ولایت دیپ که در ایالت سن ماریتیم فرانسه و بر کنار دریای مانش واقع شده است و 5400 تن سکنه دارد. و توقفگاه حمام دریایی است
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ)
دود سیاه و تیره و ظلمانی:
برانگیخت از بام دژ تیره دود
دلیری به سالار لشکر نمود.
فردوسی.
کزان بر نخستین تو خواهی درود
وز آتش نیابی مگر تیره دود.
فردوسی.
نیامد ز گفتار من هیچ سود
ندیدم ز آتش بجز تیره دود.
فردوسی.
رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 23500گزی شمال خاوری مهاباد و 10 هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به ارومیه. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 520 تن. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، چغندر، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
نام سلسله جبالی است در آذربایجان. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 151، 164)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان شبانکاره بخش برازجان شهرستان بوشهر. واقع در 42هزارگزی باختر برازجان و کنار رود خانه شور با 150 تن سکنه. آب آن از چاه وراه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
ده کوچکی است از دهستان جوانرود بخش پاوه شهرستان سنندج. فعلاً مخروبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(لَ رَ سَ)
دهی از دهستان ژاوه رود بخش حومه شهرستان سنندج، واقع در 32 هزارگزی جنوب سنندج و یک هزارگزی باختر شوسۀ سنندج به کرمانشاه. کوهستانی، سردسیر، دارای 65 تن سکنۀ سنی، کردی زبان. آب آن از چشمه، محصول: آنجا غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تره توت
تصویر تره توت
برگ توت، تر تیزک، فلوس سلیخه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره داغ
تصویر قره داغ
ترکی سیاکوه
فرهنگ لغت هوشیار
باغی که در آن سبزی جات بکارند
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو تازه زاییده
فرهنگ گویش مازندرانی